شما اینجا هستید   |

    علمی ـ پژوهشی : خودینه بودن به مثابۀ ائودایمونیا: بررسی نسبتِ خود‌ـ‌تعینی، خودـ‌دگرگونی و اضطراب در هستی و زمان هیدگر

هیدگر با فهم وجود انسان به مثابۀ دازاین، یعنی موجودی که طرح وجود خود را افکنده و خود را زمان‌مندانه بار می‌‌آورد، موفق می‌شود تا ازخود ـ تعینیِ نابازنمودی سخن بگوید. منظور از خود ـ تعینیِ بازنمودی مجموعه‌‌‌ای از قواعد و ضوابط است که به مثابۀ یک اپیستمه، هنجاریت و مأنوسیت ویژه‌ای را پیشاپیش برای تعینِ فاعل انسانی تحمیل می‌‌کنند. از نظر هیدگر دازاین موجودی است که با ساحتِ خودیتِ خنثای خود نسبتی ذاتی دارد و چون این ساحتِ خودیت بالذات آینده‌سو است برای همین دازاین موجودی است که با رخ‌دادن از آینده، به طور ساختاری نه تنها خود ـ تعین است بلکه این خود ـ تعینی، خود ـ دگرگون‌کننده بوده و دربرابر تصاویر ثابت یا تحمیل‌های بیرونی برای یک شکل زندگی عمومی مقاومت می‌کند؛ اما به نظر چنین می‌رسد که این تنها هدف یا غایت هیدگر بوده و پروژة او در هستی و زمان به قسمی از استعلاگرایی دچار می‌شود. نتیجه این ابتلا تا میزان زیادی فهمی از اخلاق به مثابۀ اخلاق در ـ جهان ـ بودن یا همان خود-تعینی را قرین فهمِ خودتعینیِ صوری کانتی می‌کند.

کلیدواژگان: خودتعینی، هیدگر، آزادی، تفاوت، اضطراب

حسین کلباسی اشتری، مهرداد احمدی

پژوهش‌های فلسفی، دوره ۱۸، شماره ۴۶، بهار ۱۴۰۳، صص ۳۲۸-۳۴۴

برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید

 

به اشتراک بگذارید : | | |