شما اینجا هستید   |

    علمی ـ پژوهشی : بازخوانی حکمت تطبيقی از ديدگاه هانری کربن و جايگاه آن در ايران معاصر

هانری کربن با گذر از خوانش اورسل از فلسفه تطبيقی مبتنی بر پوزيتيويسم و پديدار‌شناسی هگلی ذيل سنت شرق‌شناسی، به نوعی معنويت ناظر به اديان در چارچوب فلسفه و اسلام ايرانی با چشم‌انداز شيعی رسيده است. حکمت از ديدگاه او جامع بحث و معنويت و تطبيق، به معنای انطباق تجارب معنوی است. حکمت سهروردی به‌عنوان کليد فرهنگ معنوی ايران نيز مصداق سنتی اين حکمت تطبيقی است. ازجمله مبانی ديدگاه او، متاتاريخ و زمان لطيف، ارض ملکوت و مکان قدسی، حکمت خالده و معرفت اشراقی و قوه خيال است. به لحاظ روشی نيز با کليد هرمنوتيک هايدگری و پديدار‌شناسی تأويلی متمايز از پديدار‌شناسی هوسرلی و با نظر به گفت‌وگو و پديدار کتاب قدسی، به حکمت تطبيقی موردنظر خود پرداخته است. پسينه ديدگاه او در ايران معاصر، ضمن وجود جريانات تقابل و تمايز با نگرش کربنی، تداوم کار او در انديشۀ ايزوتسو، داريوش شايگان و سيدحسين نصر نيز با تمايزاتی دنبال شده است؛ اما ويژگي‌های خاص خوانش کربنی، فلسفه تطبيقی در ايران را به سمت حکمت تطبيقی سوق داده و علی‌رغم گام‌ها و نکات مثبت خود، تنوع روشی و خوانشی فلسفه تطبيقی با رويکرد بحثی و تاريخی و متافيزيک تمايز را مورد بی‌مهری قرار داده است.

کلیدواژگان: هانری کربن، فلسفه تطبيقی، حکمت تطبيقی، ماهيت فلسفه تطبيقی

محمدحسن یعقوبیان، احمدعلی حیدری، حسین کلباسی اشتری

معرفت فلسفی، دوره ۲۰، شماره ۲(۷۸)، زمستان ۱۴۰۱، صص ۱۲۹-۱۴۵

برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید

به اشتراک بگذارید : | | |