پیشاسقراطیان در سده ششم قبل از میلاد، شیوههای پژوهش در دو قلمرو علم و فلسفه را پایهگذاري كردند؛ نخستین رسالات علمی را نگاشتند و مفاهیمِ پایه در فرایند استنتاج را شناساندند. با وجود این، هیچ اثر مستقلی از ایشان بدست ما نرسیده و هرچه داریم پارههایی منقول از سخنان ایشان در آثار پسینیان است که هرکدام پارهنوشته را در سیاقی متفاوت آوردهاند. ولی این شیوه همواره در فهم سخن و ارزیابی پیشاسقراطیان کارآیی ندارد. هرمان دیلس با تأليف کتاب عقیدهنگاری یونانی خود، شیوهيی نو در باب عقیدهنگاری را مطرح ساخت. وی سنت عقیدهنگاری را به کتاب تئوفراستوس، شاگرد ارسطو، بازگرداند. شیوه دیلس را دانشمندان بعدی ـ از جمله منسفیلدـ نقد کردند. بر اساس نقد منسفید، تأثیر منابعی مانند سوفیستها، نظر ارسطو درباره عقیده بر گلچینها و کتابهای آموزهيی، سنت سلسلهنگاری و آثار شارحان بر شکلگیری متون عقیدهنگاری، چیزی است که در روش دیلس کمتر به آن بها داده شده است.
کلیدواژگان: فلسفه یونان، پیشاسقراطیان، پارهنوشته، عقیدهنگاری، عقیده، شواهد، آموزهها
حسین کلباسی اشتری، بهناز عقیلی دهکردی
تاریخ فلسفه، دوره ۷، شماره ۳، زمستان ۱۳۹۵، صص ۷-۳۰
برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید