براساس پژوهشهای گروهی از مستشرقان و اسلامشناسان، تأثير انديشههای هرمسی علاوهبر سنتهای ديني و فلسفی در غرب، در فرهنگ ايرانی و فلسفۀ اسلامی ـ و برای نمونه در آثار شيخ اشراق ـ نيز چشمگير بوده و مطالعۀ دقيقتر در اين زمينه ميتواند افقهای جديدی را در عرصۀ اديان تطبيقي بگشايد. پژوهشهای هانری كربن در باب حكمت و معنويت ايرانی با رهيافت پديدارشناسانه، به اين مقوله نگاه خاصی داشته و به يك معنا، مقام هرمس و سنت هرمسی در رمزگشايی آثار وی در اين زمينه نقش كليدی دارد. وی در پژوهشهای خويش، انديشۀ هرمسی را بمثابۀ مطلع و كليد فهم معنويت و حكمت مورد توجه قرار داده است. براي تبيين بهتر اين موضوع، اين نوشتار بر آنست تا پيرامون آيين هرمسی، رابطه و تعامل آن با تصوف و تشيع با تأكيد بر آثار هانري كربن، گزارش و تحليلي را عرضه دارد. بدينمنظور مروري خواهيم داشت برساختار و مباني سنت هرمسی، سپس تحليلی در باب نسبت ميان انديشۀ هرمسي با تصوف و تشيع از نگاه كربن عرضه خواهد شد و سرانجام رهيافت باطنی كربن كه بنمايۀ انديشه و رويكرد اصلي وی در سلوك علمی و معنويش ميباشد، مورد بررسي قرار خواهد گرفت.
کلیدواژگان: كربن، هرمس، سنت هرمسی، تشيع، تصوف و عرفان، ولايت باطنی
حسین کلباسی اشتری، حسن پاشایی
خردنامه صدرا، دوره ۲۲، شماره ۸۷، بهار ۱۳۹۶، صص ۳۵-۵۰
برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید