بحث از تناهی یا عدمتناهی زمان و مکان، از مهمترین مباحثی است که طی آن، تاریخ فلسفه، چه در مغربزمین و چه در عالم اسلام، با تاریخ دیدگاههای مختلف فیلسوفان و متکلمان گره خورده است. در میان فیلسوفان غربی، ارسطو نخستین کسی به شمار میرود که بحثی مفصل و مدون از تناهی و عدمتناهی مکان و زمان ارائه داده است، تا آنجا که او در کتاب «در آسمان» بحث از امر نامتناهی را مسألهای مهم و تعیینکننده در فهم حقیقت میداند. این بحث در عالم اسلام، بهویژه در آثار شیخالرئیس ابنسینا به زبانی دیگر، اما با همان محتوا و رویکرد ارسطویی، و با ارائۀ براهینی شبیه به براهین ارسطو دربارۀ تناهی مکان و عدمتناهی زمان، دوباره مطرح گردید. آنچه در این جستار در پی واکاوی و بررسی تفصیلی آن هستیم ملاحظه و مقایسۀ آموزههای این دو فیلسوف بزرگ مشائی یعنی ارسطو و ابنسینا درباب تناهی مکان و عدمتناهی زمان است.
کلیدواژگان: تناهی، عدمتناهی، مکان، زمان، حرکت، ارسطو، ابنسینا
حسین کلباسی اشتری، حسن احمدیزاده
حکمت و فلسفه، دوره ۶، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۹، صص ۶۹-۸۹
برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید