شما اینجا هستید   |

مابعدالطبیعه در فلسفۀ نقادی کانت: طرد و تمنّا
نوشته دکتر حسین کلباسی اشتری

مابعدالطبیعه در فلسفۀ نقادی کانت: طرد و تمنّا

با فرض این مسأله که دغدغه اصلی ـ یا یکی از دغدغه‌های ـ کانت در طرح و عرضه «فلسفه نقادی» ناظر به مسأله «مابعدالطبیعه» بوده و از این‏رو بخش عمده کتاب «نقد عقل محض» و «تمهیدات» به بررسی مبادی، ساختار، روش، موضوعات و ساختار مابعدالطبیعه اختصاص یافته است؛ می‌توان پرسید که آیا طرح نظری فیلسوف کونیگزبرگ برای تأسیس آن‏چه وی «مابعدالطبیعۀ مابعدالطبیعه» نامیده بود، محقق گردید، یا خیر و آیا اخلاف معنوی او ایده‌آلیسم آلمانی و به‌‏طور کلی جریان فلسفه اروپایی در دویست سال اخیر به چنین طرحی اقبال نشان دادند، یا خیر؟ از همه این‏ها گذشته، آیا فلسفه کانت می‌توانست خود را از روح و جوهرۀ متافیزیک غربی و نگاه سوبژکتیو آن خلاصی بخشد؟ ظاهراً تمایز میان «عقل» و «فاهمه» و به دنبال آن «نفس‌الامر» و «پدیدار» می‌توانست مودّی به تأسیس مابعدالطبیعه‌ای موافق رأی کانت باشد، اما نتیجه این امر و نیز پاسخ به سؤالات مذکور را می‌توان با ملاحظه و تأمل در کمتر از یک قرن تحولات فلسفی پس از او ملاحظه کرد.

كليدواژگان: دیالکتیک استعلایی، تعارض عقل محض، حوزه نفس‌الامر، اصول فاهمه

حسین کلباسی اشتری

پژوهشنامه علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۰،، صص ۱۵۷-۱۷۴

برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید

به اشتراک بگذارید : | | |