دو موضوع کاملاً جدای از هم، موجب تحولی عمیق در مطالعه معرفت گردید: نخست آنکه معرفت یقینی نیست و اصلاحپذیر میباشد. دومین تحول گسترش این طرز فکر که حقیقت معرفت همان حقیقت علوم طبیعی است. این نگرش نقش عناصری نظیر منطق، متافیزیک، اخلاق و الهیات یا به تعبیری عناصر معرفتی یا «غیرعلمی» در نظریهپردازی را کمرنگ نمود. در این میان لری لائودن نگرشی بینابینی اتخاذ نموده و رویکردی جدید تحت عنوان سنت پژوهشی را ارائه میدهد. از نظر او مهمترین چالش فیلسوفان علم اعم از پوزیتویستهای منطقی و همچنین طرفداران نظریه انقلابهای علمی، نادیده انگاشتن عناصری است که طی قرون متمادی در فرهنگ جامعه رخنه کرده، با تغییرات دفعی قابل تبدیل و تبدل نیستند؛ آن عناصر «غیرعلمی» و «مسائل مفهومی» میباشند. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که آیا عناصر معرفتی در نظریه سنتهای پژوهشی لائودن جایگاه و نقش حقیقی خویش را در ارزیابی و عقلانیت نظریهها یافتهاند یا خیر؟
کلیدواژگان: لری لائودن، عناصر غیرعلمی، مسائل مفهومی، مسائل تجربی، سنت پژوهشی
زهره عبدخدایی، قاسم پورحسن، حسین کلباسی اشتری
ذهن، دوره ۱۶، شماره ۶۱، بهار ۱۳۹۴، صص ۸۷-۱۱۴
برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید