ظهور عصر تجدید حیات فرهنگی (رنسانس) در اروپا مسبوق به علل و عواملی بوده که از زمرۀ آنها میتوان به رشد نوعی عقلانیت ـ یا اصالت عقل فلسفی ـ اشاره کرد. در منابع مربوط به تحولات سدههای میانی آمده است که عقلانیت یاد شده ریشه در برخی آثار یا سنتهای فلسفی فرهنگ و تمدن اسلامی داشته و از مهمترین آنها، نوعی اصالت عقل برآمده از تفاسیر ابنرشد قرطبی بر آثار ارسطو است. این سنت فلسفی ـ کلامی با عنوان «مکتب ابنرشدی لاتینی» شهرت یافته و گرچه قضاوتهای گوناگونی در خصوص اصالت و ارزش آن ابراز شده، ولیکن در مورد نفوذ و تأثیر گستردۀ آن در تحولات فکری ـ فرهنگی قرون وسطی تردیدی وجود ندارد. فاصلۀ زمانی این موضوع از قرن سیزدهم میلادی، یعنی از هنگام آشنایی گستردۀ غرب لاتینی با آثار و منابع علمی و فلسفی مسلمانان آغاز و با پشت سر گذاشتن تحولاتی در محتوا و مطاوی آن منابع، دامنۀ آن تا قرن هفدهم میلادی کشیده شده است. این نوشتار در حکم گزارشی توصیفی است از مکتب مذکور که گزیدهای از شرایط ظهور، چهرهها و آرای مکتب یاد شده را در مهمترین مرکز علمی ـ کلامی آن عصر یعنی دانشگاه پاریس عرضه میدارد.
كليدواژگان: اصالت عقل، ابنرشد، مکتب ابنرشدی لاتینی، قرون وسطی، دانشگاه پاریس، فرقۀ دومینیکن، سنت ارسطویی
حسین کلباسی اشتری
نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، دوره ۴۷، شماره ۱۹۱، تابستان ۱۳۸۳، صص ۱۹-۵۳
برای مطالعه مقاله ایــنــــجــــــــــا را کلیک نمایید